هوای آلوده دلت

سکـــــــــوت عـــــــــــشق

lOVE

هوای سرد دلها ، در آغوش گرم عشقها! با دلی نا امید از همه چیز ، با لبی خشکیده از یک چیز و این حادثه ی ناچیز! این رفتن بیهوده است ، اگر نماند هوای جاده آلوده است ، خیالش از همه چیز آسوده است اما دلش در خیالات باطل به خواب رفته است! هم خواب و هم بیداری ! خواب و بیداری اش مثل هم است ، تمام فکرش پیش دل است ، تمام ذکرش آه غم است ، تمام حرفها کلام آخر است قفسی به وسعت یک دنیا ، بی اعتقاد از همه چیز ، در دل او خدایی نیست ! از اینکه تنهاست ، تنهاتر است ، آن گرگ گرسنه از او عاشقتر است ، این خاک آلوده نیز از دلش پاکتر است! فرار از عشق، گریز از انتظار ، نه معتقد است به فردا ، نه دل بسته است به دیروز، انگار امروز برایش روز آخر است ! اگر دستش به غنچه ای برسد ، خشک میشود ، اگر به گلی خیره شود ، آن گل پر پر میشود، اگر به چشمه ای برسد کویر همراه او میشود و این سرنوشت او نیست ، این خواسته ی او است ! به کجا میروی ، با این دل شکسته به کجا مینگری ، نه دستی است که دستهایش را بگیرد ، نه چشمی است که با دلسوزی او را ببیند ! چون دلی سوخته تر از قلب او نیست، آنقدر حقیر است که از نزدیک هم وجودش را نمیتوان دید! این رفتن بیهوده است ، اگر نماند هوای جاده آلوده است ! بمان و به امید گذشته ها بنشین ، تو که فردا را نمیبینی ، همه روزهایت مثل هم است !



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,ساعت11:7توسط mohammad reza | |